کتابها – انسان معنوی

کلیک برای دانلود و خواندن رایگان کتاب

”معنویت“ به مفهوم تعلق داشتن به دین و یا مذهب بودن و یا سیر و سلوک عرفانی داشتن نیست، چه بسا متدینین و مذهبی هائی که ذره ای از معنویت بهره ای نبرده اند. در حالی که معنویت یکی از نیازهای اساسی انسان است.
و  انسان با معنویت شکوفا می شود نه با مذهب.

کلیک برای دانلود و خواندن رایگان کتاب

یک زندگی موفق و رضایت بخش همانطور که تصادفی نیست ارثی و جغرافیائی هم نیست بلکه اکتسابی است که باید آموخته شود. کسانی که خواهان رشد و بهبود در زندگی هستند می بایست ”اصول زندگی“ را بشناسند و قواعد آن را رعایت نمایند یعنی از ”عوامل سازنده“ که موجب رشد و موفقیت انسان می گردد و ”عوامل مخرب“ که موجبات ناهنجاری و نابسامانی انسان را فراهم می کند بتوانند موانع رشد و سازندگی را شناخته و از آن اجتناب کنند زیرا انسان ”مسئول“ است تا بتواند عوامل سازنده را جایگزین عادات مخرب نماید و رابطه بهتر و زندگی ای پر بارتر و نقشی مؤثرتر و سازنده تر داشته باشد.

 تا ”اندیشه انسان“ اصلاح و متحول نشود، زندگی او تغییر و رشد نمی یابد و تا زندگی انسان رشد و تعالی نیابد، انسان “انســان“ نمی شود یعنی به مفهوم درستِ کلمه ”دین دار“ محسوب نمی گردد، زیرا هدف و رسالت دین این است که از بشر ”انســان“ بسازد.  بنابراین می توان گفت هر که از“انسانیت“ بالاتری برخوردار است “دین دارتر“ است و هر که ولو عمل به احکام و شرایعِ دین هم بنماید ولی از انسـانیت تهی باشد ”بی دین تر“است.  پس نخستین گام برای انسان شدن پرهیز از تعصباتِ فرقه ای و خرافات و تنگ نظری هاست… تا بتوان نور حقیقت را دید و…
مطالعه کتاب

کسی که هـدف از خلقتش را می داند و به دیـن و کشـور و ملت اش عشـق    می ورزد یقیناً احساس ”مسئولیت“ می کند و بی وقفه در راستای رفع نارسایی ها و مشکلات جامعه و انسان ها تلاش می نماید، ولی اگر ریشه همه این مشکلات و بیچارگی ها را در ”فقر فرهنگی“ ببیند به نظام آموزشی آن کشور توجهی خاص می نماید زیرا بزرگترین و مؤثرترین سازمانِ بنیادی یک کشور که بیشترین و بالاترین مسئولیت را نسبت به بیداری و آگاهی مردم عهده دار است نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی است که موضوع آن ”انسان“ است و روش آن ”تعلیم و تربیت“ و سازندگی، و هدفِ  آن نیز ”رشد و شکوفائی“ و به تعالی رسیدن انسان،       اما در کشور ما..

تمامی مکاتب و ایدئولوژی ها همواره بر محور ”انسان“ می چرخند و اعتقاد دارند که تنها در مکتب آنهاست که انسان سعادتمند می گردد.  اما اگر کسی از استعدادها و سرمایه های ”انسان“ شناختی و از نیازها و کمبودهای او آگاه باشد به خوبی متوجه می شود که غالب ایدئولوژی ها، انسان را یا قالبی و ”محدود“ و یا ”ناقص“ تعریف کرده اند، بعبارت دیگر تحتِ  عنوان ”حمایت از انسان“، بزرگترین ظلم و خیانت را به انسان می کنند. اما کسانی که به درستی تحتِ  آموزش و پرورشِ  الهی که برای انسان ارزشی بسیار و کرامتی والا قائل است قرار می گیرند به شناخت ها و آزادی ها و عقیده ها و عشق ها و ایمان ها می رسند و در راه رشدِ حقیقی خود گام بر می دارند…

مردانِ مبارز و انقلابی، ضمن ارائه آگاهی و بیدارنمودن مردم، اُبهت و عظمتِ  پوشالی قدرتمندان و مستکبرین را که با هزینه های بسیار و فعالیت ها و تبلیغاتِ  فراوان ساخته اند، می شکنند و زمینه را برای بوجود آوردن نهضتِ  فکری آماده می سازند.
آری، با عشق و نفرت است که می توان انقلاب بوجود آورد ”عشق به حق“  و ”نفرت از باطل“

 ساختار انسان طوری درست شده که برای رهائی از افکار منفی و اسارت ها…  و رسیدن به موفقیت ها و رشد و کمالِ انسانی، نیازمند  خویشتن داری و مدیریت ذهن است. برای این کنترل، همواره به یک قدرت یا انرژی ای نیازمند است که بتواند با او خود را شارژ نماید، درست مانند ”موبایل“ که اگر شارژ نشود هیچ کارآئیِ مفیدی نخواهد داشت.  در انسان نیز این شارژ هنگامی مؤثر است که با ”تمرکز حواس“  و ”حضور قلب“ انجام پذیرد. بنابراین به میزانی از نمازت بهره می بری که ”حضور قلب“  و ”تمرکز حواس“ داشته باشی…

مسئله ازدواج های پیامبر را مانند هر پدیده دیگری… هنگامی می توان به خوبی درک کرد که بتوان خود را در آن مقطع زمانی و با آن آئین و با آن رسومات قرار داد، اینکه ما در قرن ۲۱ بدون آگاهی لازم از چهارده قرن قبل بخواهیم در باره آن اظهار نظر نمائیم بنظر بی انصافی است. در ثانی پیامبر اسلام اگر شهوت ران بود با مشتی پیر زن (بجز عایشه) که رو به موت بودند ازدواج نمی کرد! اما اگر علل ازدواج های پیامبر را بررسی نمائیم، خواهیم دید که غالب ازدواج های پیامبر بیشتر جنبه پیشگیری از جنگ و خونریزی داشته… و از طرفی،  باعثِ  توسعه و پیشرفتِ اسلام شده است.

به روشنی باید گفت اگر محمد رسول خدا دارای ”خلق عظیم“ نبود اسلام کوچکترین پیشرفتی نمی کرد.      واقعاً چه زیبا خداوند در سوره فصلت آیه ۳۴ فرموده: ای محمد، تو و امتت همیشه بدی خلق را به بهترین عمل که نیکی است پاداش دهید تا آن کس که با تو سر دشمنی هم دارد دوست و خویش تو گردد.  و در جائی دیگر صراحتاً هدف از رسالتش را چنین عنوان می کند: ”من مبعوث شدم تا فضائل اخــلاقی را به کمال برسانم“. بنابراین اهمیتِ اخلاق در اسلام بالاتر از هر عبادتی است.