دین گریزی جوانان از دیندارانِ ریا کار

در طول تاریخ، بالاترین ضربه ها را، ریاکاران و فرصت طلبان به اسلام زده اند، و همواره پشتِ ”نقاب دین“خود را مخفی کرده اند.

                  سالهاست که متأسفانه بازارِ ترویجِ  فرهنگِ  ”ریاکاری“  و ”ظاهرسازی“ در بسیاری از امور، خصوصاً در مسائل دینی، رونق گرفته…  از برخی محافلِِ ”مذهبی نماها“ بگیرید که در آن هر انگیزه ای وجود دارد جز ”خـــدا“،  تا آن عده از مرثیه خوانانِ ”خودنما“، که بجایِ بیان هدف و منظور از وقایع مستند، فقط به فکرِ گرم کردن مجلس  و بازی با احساسات و گریاندنِ مخاطبان خود هستند.  از انسانهایی که با مُهر زدن بر پیشانی خود، خیال می کنند چهره ”عابدین“را گرفته و  اینچنین خود را به نمایش می گذارند، تا آنهایی که با انداختنِ  شالی سبز بر گردن، تصور می کنند قیافه ”عصمتِ انبیاء“ را پیدا نموده  و با امتیازی وصف ناپذیر در حوزه ی آنها قرار گرفته اند.   از کسانی که بیماری ها و ناهنجاری های شخصیتی خود را پشتِ ”نقابِ دین“ توجیه و اینچنین به فسادهای خود ادامه می دهند، تا عده ای که به طور علنی دین را ابزارِ کسب و کارِ خود قرار داده  و از این راه ارتزاق می کنند، اینان همان کسانی هستند که در رسانه ها یک حرف میزنند و در زندگی شخصی به شکلی دیگر زندگی می کنند… و خلاصـه این که ”ریاکاران“و ”فرصت طلبان“برای اغفال مردم به ظاهر علائم نیــکوکاران را نشان می دهند و همواره ادعای پاکی، درستی و خیرخواهی را دارند ولی در باطن، فاقد آنند و مخالف آن عمل میکنند. لذا، باعث بدنامی و خدشه دار شدنِ چهره واقعی ”دین“ شده اند.
و این در حالی است که پیامبر اسلام، ”اساس دین“ را مبتنی بر ”اخـــلاق“ بیان کرده، و  پایه های اصلی آن را ”خیرخواهی“  و  ”نیکوکاری“ و   ”مهربانی“ معرفی نموده و هدف و رسالت آن را نیز، ساختنِ ”انســانِ های متعــالی” دانسته است.   ازطرف دیگر در دین اسلام، از میان بدترین اعمال، ”دروغگوئی“  و ”ریاکاری“ به منزله دشمنی باخدا  و شرک نامیده شده، که آنان را به بدترین عقوبت  و کیفرها وعده داده است زیرا این دو عنصر ”انسان“ را به تبهکاری و نابودی خواهد کشانید.

                حال با توجه به این امر، به روشنی می توان دید که ”دروغگویان“  و ”ریاکاران“ نه تنها هیچ جایگاهی در دینِ  خدا ندارند بلکه در مقابل خــدا عمل می کنند هر چند ظاهری دیندار داشته و سخنانی از دین بگویند.  اینان در دین خطرشان به مراتب بدتر از بی دینان و کافران است. لذا می گوید خدا و تمامی انبیا و صالحان، همواره از آنان بیـزاری می جویند.

     متأسفانه باید گفت عده ای از جوانان ما، با دیدنِ این ریاکاران، نسبت به ”اصلِ  دین“ مشکل دار شده اند  و موضع گیریها و عملکردهای غلط آنان را، به حساب اسلام گذاشته و بسیار متأثر شده اند بطوریکه این افکارِ نامعقول و رفتارِ نامربوط موجب گردیده تا عده ای ”عاصی“  و برخی را به ”دین گریزی“ و حتی به ”دین ستیزی“ بکشاند…    آیا اینان همانهایی نیستند که در طولِ تاریخ، بیشترین آسیب ها را به ”رشد“  و ”پویایی“ دین زده اند؟!.  و دین پاک و عقلانی و پر از محبت  خدا را با سخت گیری های خود، خشن، زورگو و انتقام جو معرفی نموده اند؟!  که باید از خدایش ترسید! زیرا مدام به دنبال مجازات بندگان است!!.    آیا اقدماتِ اینان، موجب نگردیده تا گروهی از جوانان این مرز و بوم، ”دین“ را مانع خوشبختی، تنوع، نشاط و شادی خود بدانند؟ و آن را ”مانع“ پیشرفت و حرکت خود بخوانند؟.          براستی تا کی ارائه دین در ظروفِ  کُهنه ی صدها سال قبل، مشاهده گردد؟!  و پاسخ های ”کُهنـه“  و ”تکـراری“ به پرسش های نو و تازه شنیده شود؟  تا کی با توجیه و سفسته مردم را اغفال کردن،  و تا کی شاهد بالمسکه بزرگ بودن که میلیون ها نفر در آن نقش بازی می کنند…

            براستی  آیا فکر نمی کنید که سهمِ اینان، در راندنِ  جوانان از دین به سوی دنیای مدرنِ  مبتذل (نه مدرنِ  متکامل)  به مراتب بیشتر از کسانی است که به خدا هم ایمان ندارند؟!!.

              البته شایان ذکر است، در موضوعِ ”دین گریزی“، عواملِِ متعددی نقش دارند، مانند ”تهاجم های سازمان یافته ی فرهنگ غرب“،  و یا ”محدودیت های اعمال شده از سوی خانواده ها“،  و یا  ”ترویج خرافات بجای دین“ و….  که ما در اینجا، به دلیل اهمیت موضوع، تنها ”دین گریزی“ را از بُعدِ ریاکاران  و ”متظاهرین به دین“، عنوان و به آن اشاره ای می نمائیم.

            به هر حال، نمود دین داری و معرفت دینی در یک جامعه را، می توان با میزان گرایشِ جوانان آن جامعه به دین، اندازه گیری نمود، کما این که به هر مقدار که این قشر با ارزشهای دینی فاصله داشته باشند دین داری در کلیت آن دچار آسیب می شود.   پس اقدام جدی نسبت به احیاء تفکرات دینی که منطبق با ”عقل“  و ”علم“ باشد، بسیار مهم است.  زیرا تا چنین ”تحول“ و اقدامی صورت نپذیرد، نمی توان پاسخگوی نسل جوانِ امروز و متفکران بود و هوشیاری لازم را که از ضروریات است آنهم در این مقطع حساسِ تاریخی،  از آنها انتظار داشت.

          بنابراین از یکطرف باید ترتیبی اتخاذ نمود تا همه مردم حساب دین را، از این ریاکارانِ متظاهر و فرصت طلبانِ دروغگو  جدا بدانند و از طرف دیگر تلاش کنیم تا نگاهِ منطقی و عقلانی را نسبت به دین، جایگزینِ  نگاهِ ”تکلیفی“  و ”تضییعی“ نمائیم، تا شناختِ  دین از پرتو ”عقلانیت“  و ”علم“ ممکن باشد  و از خــرد و  اندیشه بهره مند گردد، زیرا ”علم“  و ”دین“ مؤید و مکملِِ یکدیگرند که متفقاً انسان را به سوی ”شکوفایی“  و ”رشد“  و  ”کمال“ رهبری می کنند.

        قابل توجه و تأمل است امروزه،  این عذاب های زشت که به اشکال گوناگون در زندگی ها بوجود آمده و این نابسامانی های اخلاقی و اقتصادی و اجتماعی و… که جوامع انسانی را در بر گرفته، به دلیل عدم استفاده از ”عقل” و نگرش صحیح به دین  و وجود فرصت طلبان و انحراف از حق می باشد که موجب ازدیادِ اختلالات روانی  و فقر  و فساد  و اعتیاد  و اختلاس ها و دزدی های بزرگ و تبهکاری ها و خونریزی ها… گردیده است.  این سنتِ  جاری خداست که: گندم از گندم بروید، جو ز جو .  بعبارتی دیگر هر عملی، همان عکس العمل را داشته باشد.

           امیدوارم خصوصا جوانانِ عزیزِِ ما، حسابِ  ریاکاران را از دین کاملا جدا بدانند،  و بجای سطحی نگری و روی بر گرداندن از دین، باچشمِ ”بصیرت“ به حقیقتِ دین بنگرند، تا بتوانند بخوبی ببینند که هیچ عنصرِ گریزاننده ای در دین وجود ندارد که منطبق با ”عقل“  و ”علم“ نباشد  پس دین میتواند به انسان، ”حیات“،  ”حرکت“،  ”رشد“ و ”نشاط“ ببخشد و علت  این ”دین گریزی“ را می بایست در خارج از قلمرو دینِ  حق جستجو کرد.  زیرا ”دین“ هیچگاه مانع کسی از شادی و پیشرفت و خوشبختی نیست، بلکه همواره به شادی و نشاط اصرار دارد و از ”غم“ و ”اندوه“ اجتناب…  تا جائی که می گوید:” کسی که شادی اش اندک است همان به، که آسایش اش در مردن باشد.“ یعنی (به زبان ما): اگر نمی توانی زندگیِ شادی داشته باشی، برو بمیر!. (۱) و معتقد است جاده ای که انسان را به خوشبختی و سعادت می رساند نام آن ” شادی و نشاط “ است.  تا آنجا که ”بالاترین عبادت “ را از آنِ  کسی می داند که دیگری را ”شاد“ کند و بهترین انسان را کسی میخواند که ”نیکوکارتر“ باشد.

———————————————————————-

۱- میزان الحکمه ج ۶ ص ۲۴۴۹

3 دیدگاه دربارهٔ «دین گریزی جوانان از دیندارانِ ریا کار;

  1. ‏Ba salam, lotfan chenanche dar bayane matalebe eraeh shodeh az video ham komak begirid , be nazare man tasire bishtari bar mokhataban migozarad. 

    ba ehteram
 Parvaz

دیدگاه‌ها غیرفعالند.