هیچ چیز بدتر از کوته بینی و تنگ نظریِ افکار کوچک، مانع پیشرفت نیست. هیچ چیز نمی تواند امکان پیشرفت را همانند بزرگ اندیشی و فراخ بینی توسعه دهد پس ”بزرگ فکر“ کنید تا فراتر از آنچه هستید، ببینیـد.
همان طور که در قسمت قبل گفتیم، الگوی فکری و شیوه اندیشیدنِ ما، تعیین کننده تمام و کمال وضعیت واقعی ماست یعنی بذر هر چه را در باغچه ذهن خود بکاریم همان سبز می شود. فکر منفی، کنش و عمل منفی و فکر مثبت، کنش و عمل مثبت را تولید خواهد کرد.
اینک آن پنج مرحله ای که برای رسیدن به آرزوهای خود و ”توانگری“ باید آنرا طی کرد:
۱ـ ابتدا باور کنید شما هم به اندازه افرادِ دیگر توانمند و با استعدادید، سپس فهرستی از آرزوهایتان را تهیه نمایید و بدانید وقتی آرزوها و اهدافتان را می نویسید جایگاه آنها را هم منظم و اولویت بندی می کنید. لازم به تذکر است هر چند آنها را در ذهنتان روشن و مشخص می دانید اما حتماً بنویسید زیرا با این کار گوئی در ضمیر”ناخودآگاهِ“خود، آن ها را می کارید. این کار به شما کمک می کند تا به طور مشخص بدانید به دنبال چه هستید؟ و چه می خواهید؟ و چه موقع می خواهید به آن دست یابید؟ ضمن اینکه راهی را جلوی پای شما می گذارد تا در آن گام بردارید و فردائی بهتر داشته باشید و بدانید هیچ حرکتی بدون مانع نیست پس، پیش بینی راه حل ها را هم در نظر داشته باشید.
و نیز بدانید در انتظار ”کامیابی“ و ”توانگری“ بودن یعنی سرنوشتِ خود را تغییر دادن، پس بدون عوض کردنِ ”شیوه فکر“ یا ”نحوه اندیشیدن“ محال است کسی بتواند خود یا سرنوشت خود را تغییر و کامیاب و توانگر گردد. زیرا تا کنون آنچه اندیشه شما بوده ”امروزتان“ را آفریده و ساخته، و آنچه چگونگی اندیشه ی ا مروزِ شماست ”فردای“ شما را می آفریند و می سازد. این ”راز توانگری“ است.
۲ـ سعی کنید خودتان را از شرّ آنچه نمی خواهید و به دردتان نمی خورد خلاص کنید، با پیگیری و تلاشِ مدام خودتان را از ”باورهای ناخواسته“ و ”عادات زشت“ و ”رفتارهای نامطلوب“ که وابسته به احساسات و نحوه تفکر ماست نجات دهید تا برای آنچه که می خواهید و موهبت های عظیم تر است جا باز شود، زیرا به میزانی که تفکراتِ ”غیر منطقی“ و افکار ”غیر عقلانی“ کاهش یابند به همان میزان ”تفکرات منطقی“ و ”افکار عقلانی“ افزایش می یابند، پس با سعی و کوشش خود تا می توانید وجودتان را از ”باورهای غلط“ یا ”خرافات“ و یا هر چیز دیگری که کهنه شده، به دردبخور نیست و هم چنان به آن چسبیده اید بطوریکه جلوی پیشرفتتان را گرفته، خالی کنید و بدانید از راه شگفتی که خــدا برایتان می خواهد رشد یافته، کامیاب می شوید.
برای این امر بدون هیچ تردیدی دشمن را ”درونِ خود“ بدانید و افکار و باورهایتان را مثل یک قاضی به محاکمه بکشید تا هر چه به ذهنتان رسید درست نپندارید بلکه با استدلال و عقلانیت، درستی آن را ثابت کنید.
۳ـ برای رسیدن به اهداف و آرزوهای درستِ خود، نیاز به طرح و برنامه ریزی دارید زیرا ”توانگری“ حاصلِ برنامه ریزی است، حاصلِ اندیشه متعالی و عملِ آگاهانه است که چگونگی دست یابی به آن را با تقسیم اهدافِ کوچکتر در راستای هدف بزرگتر تعیین و مشخص می کند. پس بدانید افرادی که با برنامه و هدف زندگی می کنند به مراتب مفیدتر و موفق تر از دیگرانند و نیز در زندگی از نتایج ”بهتر“ و دستاوردهای ”برتر“ برخوردارند.
هر روز لحظاتی را با خود خلوت کنید و ببینید اوضاع و شرایط زندگیتان چگونه است؟ آیا طی برنامه بسوی هدفتان پیش می روید؟ اندیشه و رفتار خود را محاسبه کنید، ایستگاه ”ایست و بازرسی“ داشته باشید و از خود مراقبت نمائید تا بسوی اهدافِ در نظر گرفته شده حرکت و پیشرفت نمائید. ضمن اینکه موهبت دلخواهتان را بصورت عبارات تأکیدی که خود نوعی فرمان است انجام دهید.
۴ـ به اهداف و آرزوهایتان کاملاً مثبت بنگرید و تصویر روشنی از آنچه که می خواهید به آن دست یابید فراهم سازید زیرا انسان می تواند آنچه را در تخیل خود تصور کند، بیآفریند. بعبارت دیگر، اگر در زندگیتان شاهد شکست و تنگنا هستید نخست آن را در ”ذهنتان“ مجسم کرده بودید و اگر شاهد پیروزی و موفقیت هستید با اعتماد بنفس کامل باز آنرا در ذهنتان مجسم نموده اید… و بدانید ”کامیابی“ نخست در ذهن زائیده می شود و ”زندگی ما آئیــنه اندیشه های ماست“، پس شما همانید که در خیال خود تصور می کنید بعبارت دیگر تصاویری که از ذهنتان بیرون می فرستید قهراً بسوی خودتان باز می گردد. بنابراین چگونگی فکر، ایده و باورهایمان نقش مهمی در سر نوشتِ ما دارند. پس همواره برای خودتان و دیگران سلامتی، سعادت، شادمانی و موفقیت را مجسم کنید و به طور خلّاق آن ها را در آئینه ذهنِ خود ببینید و بدانید ”قانون خلاقیت“ بسیار قدرتمند است و هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند میان شما و موهبتی که در اندیشه تان بر گزیده اید، بایستد.
۵ ـ ایمان داشته باشید آنچه که منطقی است و می خواهید، می توانید آن را داشته باشید. بسیاری از مردم که بدنبال موفقیت و شادکامی هستند و آرزو یشان اینست که سعادتمند شوند چون فقط ”آرزو“ دارند اما برای آن گامی بر نمی دارند یعنی به صورت متمرکز، مصرانه و با جسارتِ تمام انرژی خود را برای دستیابی به آرزوهایشان مصرف نمی کنند، به آن نمیرسنـد. زیرا نمی دانند لازمه ی تغییرِ شرایطِ منفی زندگی، تغییر الگوهای ”فکری“ خود است. پس باید ”ارزش های واقعی“ خود را به رسمیت شناخت و نگرش درستی به ”ارزش های انسانی“ داشت و با مدیریت ذهن و مدیریت افکار و تلاش و عمل به اهداف و آرزوهای خود رسید.
آری، برای آنکه انسان بتواند موجودی هوشیار، آگاه، متفکر، مهم، صاحب منزلت و سازنده و مفید باشد باید بتواند از اندیشه توانگر بر خوردار باشد زیرا موفقیت و سعادتمندی انسان مرهون ”اندیشه بیدار و توانگر“ است.
اینک چند مورد از ویژگی های بسیاری که انسان های توانگر دارند را عنوان می نمایم:
در همه حال برای خود ارزش و احترام خاصی قائل اند و کاملاً اعتماد به ”توانمندی“ های خود دارند.
همواره سعی دارند خودشان باشند لذا هیچگاه نمی توانند ”پشت نقاب“ پنهان شوند و انرژی هایشان را برای نمایش و تظاهر یا فریب و بازی دادنِ دیگران هدر دهند.
انسان های توانگر به خوبی می دانند هر چیزی فصل خودش و هر فعالیتی زمان مقتضی خود را دارد، لذا هرگز نقش ”درمانده“ را بازی نمی کنند و دیگران را نیز سر زنش نمی نمایند بلکه مسئولیتِ تمام جنبه های زندگیِشان را خود می پذیرند و اجازه دخالت در امورشان را به دیگران نمی دهند.
آنها به خوبی قادرند برای ”آسایش آینده“، خوشی های فعلی را به تعویق بیندازند.
انسان های توانگر یعنی اندیشه های بیدار و ارزشمند، در مدیریتِ زمان بسیار خوب عمل می کنند و به موفقیت ها به طور ”مناسب“ پاسخ می دهند زیرا زمان نزد آنان بسیار ارزشمند است لذا هیچگاه آنرا نمی کشند و به هدر نمی دهند.
اینان انسان هائی هستند که گذشته خود را می شناسند و از ”زمان حال“ خوب آگاهند و در آن زندگی می کنند اما همواره ”نگاهشان“ به جلو است.
اندیشه های توانگر نسبت به جهان و مردم، حساس، دلسوز و مشفق اند و هیچگاه خود را از مسائل و مشکلات عمومی جامعه جدا نمی دانند بلکه خود را برای بهبود اوضاعِ دیگران متعهد می دانند و نیز ”کیفیت“ زندگی دیگران برایشان مهم است. و…
باسلام, از مقاله خوب و آموزنده شما تشکر میکنم و خواهان موفقیت و سلامتی و شادی بیشتر شما هستم.