هویت حقیقی سازمان ملل متحد

براستی آیا امروزه ”سازمان مللِ متحد“،  همان هدفی که برای آن تأسیس گردیده و همان ”هویتی“ که در منشورِ آن سازمان بطورِ مشروح نوشته شده را دارد؟!..   یا نه، با حفظِ  آن جایگاه و آن امکانات…  پشتِ  پرده خبرهای دیگریست…

هدف از تاسیس سازمان ملل متحد، بطور اختصار، که درمقدمه منشور آن سازمان نوشته شده،  چنین آمده است :  
محفوظ داشتن انسان ها در مدت عمر خود، از بلایای جنگ و فقـر و نیز ارزش و احترام به ”حقوق اساسی“ انسان ها  و تساوی حقوق زن و مرد در همه کشورهای جهان، همچنین حفظ عدالت و آزادی و ایجاد شرایط لازم برای ”زندگی بهتر“…  و در این راستا، مهمترین اهداف سازمان ملل متحد ، حفظ صلح  و امنیت در جهان و توسعه ی ”روابط دوستانه“ میان ملتها براساس تساوی حقوق مردم  و حق آنها در تعیین سرنوشت خود است ،       و نیز در آن منشور، احترام به ”حقوق بشر“  و آزادی های اساسی برای همگان  و نیز توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و برخورد با ”نابرابری“    و ”فقـر“ ، خصوصاً استعمار زدایی از اهداف مهم سازمان ملل متحد معرفی شده است  و باز در همان منشور قانوناً وظایف و حدود و اختیارات کارکنان و اعضاء آن مجمع که رکن اصلی مشورتی سازمان ملل محسوب می گردند مطرح  و توضیح داده شده است خصوصاً تاکید بسیار بر ”بی طرفی کامل“ آن سازمان نموده تا آنجاکه صریحاً از اعضاء آن خواسته شده که متعهد گردند و رسماً سوگند بخورند که از هیچ دولت یا نهادی خارج از سازمان ملل دستور نگیرند و به هیچ کس ،به هیچ عنوان، اجازه اعمال نفوذی را ندهند بلکه باید با بی طرفی کامل نسبت به مسائل کشورها و جهان بنگرند خصوصاً نسبت به ”صلح“  و ”امنیت بین المللی“ که باید با هدفِ حراست از ملتها در مقابل ”فقر“، ”تجاوز“ ، ”چپاول“ و ”کشتار“ اقدام گردد و نیز موظف شده اند تا همه کشور ها را ملزم به رعایت ”حقوق بشر“  و ”اجرای عدالت“   و ”آزادی“ نمایند تا بتوانند روابط دوستانه ای میان ملتها براساس تساوی حقوق انسانها داشته باشند و صلح  و امنیت  و رفاه  و برابری را برای همه ملتها اجرا و رعایت نمایند.   
برای این اهداف، سازمان ملل متحد، از بودجه ی بسیار بالا و نیز از امکانات بسیار وسیع و بی نظیری برخوردار گردیده، بطوریکه در سراسر جهان عضو دارد و نیز به همه جای جهان، دسترسی دارد و از مشروعیت همگانی در دنیا برخوردار است،  لذا می بینیم ارگانهای بسیاری در سراسر دنیا تاسیس نموده، مانند سازمان های متعدد و نهادها و ادارات و دفاتر و کمیسیون های بسیار زیادی که امروزه در سطح دنیا مشغول به کارند.

البته وجود این اهدافِ  انسانی  و داشتنِ این امکاناتِ وسیع… تمامی ملتهای دنیا، خصوصاً روشنفکران را برآن داشته بود تا برای یافتنِ راه حلِ مشکلات کشورشان، به سازمان ملل متحد، چشم دوخته و انتظار داشته باشند که آنها با عمل به وظایفِ قانونی خود یعنی با عمل به مفاد و اهداف سازمان ملل متحد، اعتمادِ همه مردم دنیا را، بخود جلب نمایند .

اما اینک، که نزدیک به ۷۰ سال است که از تأسیسِ سازمان ملل متحد می گذرد این سوال مطرح است:  آیا سازمان ملل در راستای اهدافی که برای آن تأسیس گردیده عمل نموده است ؟!   
اگر ازبرخیِ خدمات و کمک های ناقصی که در حوادث غیر مترقبه در گوشه و کنار جهان بوجود می آید بگذریم،  و توجه خود را به قوانین و ”اهدافِ مهمی“ که آن سازمان مطرح نموده، بنمائیم باید گفت تاکنون کدام یک از اهدافِ مهم سازمانِ ملل متحد در گوشه ای از جهان، اجراء شده است؟!    
همه ی مردم دنیا که بطور روزافزون، همچنان شاهد و ناظرِ سلطه گریهای وحشتناکِ زمامداران بر ملتهای خویش، و نیز سلطه گریهای استعمارگران بر کشور شان هستند، و همچنین شاهد ”جنگها“  و  ”چپاول ها“  و ”جنایات“  و ”کشتارهای بزرگ“  و ”خیانت های پلید“ می باشند، آنهم در این عصر  یعنی درقرن ۲۱،  لذا همواره از خود می پرسند پس نقش سازمان ملل دراین دنیای پر آشوب کجاست؟!   آن برنامه ها و اهدافِ عالی و انسانیِ سازمان ملل متحد، چه شد ؟!    آن شرحِ وظایف و تعهد و سوگندی که اعضای سازمان ملل می بایست به آن پای بند باشند کجاست؟! و…

البته اگر بخواهیم به دور از شعارهای زیبا و فریبنده و دروغ، که امروزه دنیا را فرا گرفته، بنگریم  یعنی واقع بینانه و با توجه به عملِ آنان و نیز تأمل در اهدافِ آنها داشته باشیم، به روشنی و مکرّر خواهیم دید که داستان، اصلاً چیز دیگریست بطوریکه میتوان گفت ۱۸۰ درجه با آن چه عنوان گردیده و اهداف سازمان ملل متحد معرفی شده است، فرق دارد.

آری، متأسفانه باید به این حقیقت اعتراف کرد که امروزه ”سازمان ملل متحد“  و ”حقوق بشر“ سیاست دروغینی بیش نیست،  چنانکه عدالتی هم در جهان موجود نیست .              حقیقت اینست که سازمان ملل متحد در اصل ”سازمانِ دوّلِ فاتحِ جهانی“ است که ”سازمان ملل“ را به تصرف خود درآورده و پشت نقـاب آن مخفی گردیده و با تشکیل شبکه های ”غارت جهانی“ و کشتارِمردمِ بی گناه، ملتهای فریب خورده را به بازی گرفته و همچنان به خیانت و جنایات وچپاول خود، خصوصآ ازکشورهای صاحب منابع  و نفت،  ادامه می دهند. 
آنان به جای صلح  و امنیت  و آزادی  و شکوفائی که از اهداف مهم و اولیه ی سازمان ملل متحد است، فقط ”شعـار“ آنرا، آنهم به خاطر اغفالِ مردم مطرح می سازند، اما در عمل، انسانها را فریب داده و به اشکال مختلف، ”مشغول“  و ”سرگرم“ ساخته اند و همچنان به غارت و چپاولگری خود ادامه می دهند، 
و نیز اگر از بازیهای سیاسی و تبلیغاتی بگذریم،  متأسفانه باید اعتراف کرد که به روشنی همدستی حکامِ سازمان ملل، با اکثر این دیکتاتورها و جانیانِ حاکم بر کشورها، هویداست بطوریکه اصلاً اینان با چراغ سبز آنان روی کار آمده و نگه داشته می شوند.

و امروزه جای خوشبختی است که این مسایل،  دیگر برای همه ی مردم جهان روشن گردیده و ملتها بیدار شده اند، دیگر با محکـوم کردنهایِ مسخره و بی فایده، و یا صحبت کردن های قشنگ و فریبنده که عملاً خلاف آنرا انجام می دهند، نمی توانند مردم را فریب دهند زیرا دیگر بر ملتهای آگاه دنیا، مسلّم گردیده که دشمن اصلی آنان، همین حُکام سازمان ملل و حقوق بشراند که به شکلی دیگر، مردم را سرکارِ گذاشته و خلافِ سوگندِ ”بی طرفانه“ بودنی که خورده اند کاملاً تحت تأثیر و زیر نفوذ پنج کشوری که «حقِ وتو» دارند می باشند .      امروزه، مردم دنیا ”حق وتو“ داشتن را خلاف اهداف منشور سازمان ملل میدانند و خصوصا سوءِ استفاده از آن را گناهی نابخشودنی می خوانند، آنگاه چگونه  مسئولینِ سازمان ملل، بدون توجه به اهداف و قوانین آن سازمان،  براحتی چشم از ”حق“  و ”حقیقت“  می بندند و با بی رحمیِ تمام،  در کنار ابر قدرتها، چنگ در خون بشریت  و عدالت می زنند؟!!    و فقط برایشان مهم اینست که در راستای اهدافِ ابرقدرتها بوده و خدمتگزار آنان باشند…

و اما برنامه آنها ، داستان شاه  و مجاهد  و آزادی  و جمهوری  و دموکراسی و … نیست که اینها همه، ابزارهائیست که مردم را به بازی بگیرند، حتی بعضاً  اگر لازم بدانند خودشان انقلاب و یا جنگهائی راه می اندازند، اما واقعیت پشتِ سرِ همه اینهاست، واقعیت چپـاولِ ”منابع“ کشورها و جلب و جذبِ درآمد و منافع ملتها،  و ”جنـایت“ علیه بشریت است، یعنی درست عکسِ  اهدافِ  سازمان ملل متحد و مخالفِ  مفاد آن منشور عمل می کنند  
و برای این منظور همچنان در اشکالِ مختلف، تلاش بی وقفه ای دارند تا انسانها را همچنان ”سرگرم“  و ”مشغول“ نگه دارند تا ”ذهن“ آنها به رشدِ لازم نرسد و استعدادهای انسانها به ”شکوفایی“ شایسته دست نیابد، تا آنها بتوانند بر مردم فرمانروایی داشته باشند، لذا می بینیم حتی علوم اساسی و مهم را در انحصار خود قـرار می دهند و تمامی مردم دنیا را از آن محروم می نمایند، و خلاصه همواره تلاش در جهتِ ”محدود“  و ”محصور“ نگاه داشتنِ اطلاعات و ذهنِ  بشریت دارند و بزرگترین دشمنِ خود را آگاهیِ مردم می دانند، چنانکه بروشنی در همه دنیا می بینیم آگاهی جرم است…

اما امروزه، دیگر آن بازیها و مشغول و سرگرم نگه داشتن ها،  برای ملتها رنگی ندارد، زیرا اکثر مردم دنیا بیدار شده اند و بوسیله تکنولوژیهای ارتباطات به سرعت  بر بیداری یکدیگر می افزایند و می دانند که بالاتر و در رأسِ حاکمانِ جابر  و دیکتاتورشان، ”امپراطوریِ ننگینی“ هست که بر کشورها « حق وتو » دارد  و نیز می دانند که ریشه همه ی جنایات و فسادها، از آنهاست .                
براستی اگر سازمان ملل متحد با حفظ بی طرفی کامل، در راستای اهداف عالیه آن سازمان، به وظایف خود عمل می کرد در هیچ منطقه ای از دنیا، هیچ دیکتاتوری نمیتوانست به سلطه گری خود ادامه دهد و حقوق بشر را پایمال و یا منافع و منابع ملتها را چپاول نماید . 
مردم جهان، امروزه، ضمن خائن و دشمن دانستنِ فرمانرواهای دیکتاتور خود، هیچ فراموش نخواهند کرد که ”دشمن بزرگ“ و اصلی آنان ، حاکمانِ بر سازمان ملل متحد اند، لذا دیگر نه گول آنها را می خورند و نه تحتِ تأثیرِ بازیهای سیاسی آنان،  و نه ارزشی برای آنها قائلند، خصوصاً این نسل جدید، زیرا مردم جهان، دیگر نه حیوان ناطق اند و نه فرزند میمون و نه تقلید کننده … بلکه با تجارب و آگاهیهائی که بدست آورده اند دیگر تمایلی هم به تخیّل و توّهم ندارند،  لذا بازار سوداگران را کساد و انگیزه ی اعمالشان را از مسائل عاطفی و موروثی به ”عقل“  و ”خـرد“ سپرده اند و اینک چهره کریحه ی دشمن بزرگ بشریت را ، که پشتِ نقابی زیبا و انسانی مخفی گردیده، به روشنی می بینند و او را رسوای عام و خاص می کنند .

آری ، قطعاً بدانید مردمِ جهان، بزودیِ زود پاسخِ همه ی جنایات و چپاولگری های شما را خواهند داد .    
این توده های مردم دنیا، امروزه بخوبی فهمیده اند که دیگر حتی گولِ قطعنامه های سازمان ملل را هم، نباید خورد که این هم نوعی دیگر از بازی های سیاسی است و در نهایت، اگر اجراء هم شود به تجربه دریافته اند مسلماً در راستایِ  اهدافِ  سازمان ملل نخواهدبود، یعنی ”برابری“  و ”حقوق بشر“  و ”آزادی“  و ”استقلال“ را همراه نخواهد داشت، بلکه انقیاد و تسلط  و استثمار و استعمار خارجی را بیشتر و سخت تر می کند.      
امروزه مردم دنیا به خوبی درک کرده اند که حُکامِ سازمان ملل، چگونه از ایجادِ ”صلح“  و ”امنیت“، بعنوان اولین و مهمترین اقدام نام می برند، در حالیکه همچنان روز بروز بر شرکتهای ”اسلحه سازی“ و ”پایگاههای اتمی“  و ”مهمات جنگی“ خود می افزایند و با تجاوز به کشورهای ضعیف تر، دنیا را به آشوبکشانیده اند….

و خلاصه، امروزه هویتِ حقیقی سازمان ملل و حقوق بشر و خصوصاً حُکامی که بر آنان حکومت می کنند برای مردم روشن گردیده، لذا خواستارِِ تغییرِِ جدی و اساسی شده اند.  
   واقعاً چگونه می توان از اعضاءِ مجمع سازمان ملل، که هر کدام از آنها  نماینده ی همین حکومتهای دست نشانده و جابر و ستم پیشه ی جهانی اند انتظار داشت که مطیع اوامر حاکمانِ  سازمان ملل نباشند؟!!       وچگونه می توان از آنان انتظار داشت که بتوانند در راستای حقیقیِ  اهدافِ  سازمان ملل، عمل نمایند!!
    برای این منظور، ضمن اینکه ”صاحبانِ رسالت“، تلاش بی وقفه ای در جهتِ آگاهیِ بیشتر مردم و اقداماتِ خاص دیگر می نمایند،  آیا بهتر آن نیست که نمایندگان سازمان ملل، از میان شخصیت های بنام و  ”آزادی خواهان“ جهان،  و نیز از اعضای سازمانهای آزادی بخش و ”عدالت گستر“ جهان انتخاب شوند؟ تا نه تنها مطیعِ ابر قدرتها و حاکمانِ ننگین سازمان ملل نگردند، بلکه به هیچ کس هم، اجازه ی کوچکترین نفوذی را در سازمان ملل ندهند.     
و اینک، از شما مردم هوشیار و صاحبنظران آگاه، درخواست می گردد با اظهارِِ عقیده ی خود در ذیل این نوشته ی مختصر ، روشنگری خود را، از هویتِ حقیقی سازمان ملل و دست نشاندگان آنان،  که ملتها را به بازی و اسارت گرفته اند اعلام، و بدینوسیله به آنان  ابلاغ نمائیم که ما خواستارِِ تغییر جدی در نحوه گزینشِ مجمع عمومی سازمان ملل و تجدید نظر اساسی در نحوه ی اداره ی آن سازمان هستیم، و مصراً خواستاریم که سازمان ملل متحد می بایست در راستای اهداف و تکمیلِ آن اهدافی که برای آن تأسیس گردیده، عمل نماید تا دیگر ما مردمِ  محرومِ  دنیا  و ملتهای جهان، بیش از این شاهدِ جنایات و چپاولگری های آنان نباشیم، بلکه بتوانیم به دور از ”جنگ“  و”فقر“  و ”کشتار“  و ”تجاوز“  و ”ستمِ“ آنان و دست نشاندگان آنها ، زندگی ای آرام  و انسانی که به ”حقوق“  و ”مقام انسان“،  ”ارزش“  و ”توجـه“ می گردد داشته باشیم،   و از منابع و منافع کشورمان، خودمـان بهــــره ببریم .